دیدن یاسمین جونم
سلام عش مامان
دیروز با همه خاله رفتیم دیدن خاله نرگس و یاسمین جونم جات خالی خیلی بهمون خوش گذشت پرنا بود ولی خاله رامونای تنبل آترینا رو نیاورده بود البته اینم بگم که آترینا جون یه مقدار مریض شده بود برای همون مونده بود پیش مادر بزرگش میدوین مامان جالبه که ما دیدن هر کدوم از نی نی ها میریم از اول تا آخر مهمونی خواب هستن نمیدونم چه صیغه ایه ولی فکر کنم نی نی ها میدونن اگه بیدار باشن ما هی میخوایم بوسشون کنیم برای همون میخوابن که خودشو از دست ما راحت کنن
خلاصه خلی خوب و خوش گذشت جای شما که خیلی خیلی خالی بود
تازه خاله گلاره هم که دیگه یواش یواش داره آماده میشه تا فسقلی مارو که هنوز نمیدونیم اسمش نیلاست یا نه بدنیا بیاره هم امده بود و کلی بهمون خوش گذشت
ياسي جونم انشاءا.. كه هميشه تو زندگي خوش و خرم شاد و خندون باشي خاله جون
اینم عکس یاسی جونم كه از اول مهموني تا اخر مهموني خواب بود
دوستت دارم عشق مامان