سپیدبرفی

حرفای بابایی

1390/8/22 17:09
نویسنده : زهرا
261 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلنبدم

از يه پيشنهاد شروع شد ، يه پيشنهاد كه نميدونم چيه و چه جوري بايد شروعش كنم

يه روز زنگ تلفنم به صدا در آمد ، ماماني ازم خواست نامه اي برات بنويسم ! نامه اي به فرزند آينده !!!!!!!!!!!!!

اول خيلي تعجب كردم و برام جاي سئوال بود كه چي و چطور بنويسم ؟ چطور احساسمو بيان كنم  ؟؟؟

بعد از چند روز دوباره اين سئوال پرسيده شد ، ( نامه چي شد ؟؟) و من بازم تو فكر فرو رفتم و بازم نميدونستم چي بنويسم .

دلبندم نميدونم كاكل زري هستي يا كاكل به سر ولي هر كدوم از اين نعمتها باشي خدا رو شاكرم و فقط فقط از خدا ميخوام كه سالم و صالح و خوش قدم باشي عزيزم .

بابايي ، نميدونم با چه زبوني ميتونم احساسمو بيان كنم ، احساس خوشحالي براي يه عضو جديد ، يه ني ني نازززززززززززززز

نميدونم موقع بدنيا امدنت چه احساسي دارم ولي اينو ميدونم كه خيلي خوشحالم و از اين احساس لذت خاصي بهم دست ميده .

بابايي نميدوني چه نقشه هاو چه فكرايي براي آيندت دارم هميشه به روزاي خوبي فكر ميكنم  كه با هم ميگذرونيم و وقتي فكر ميكنم تا چندماه ديگه عضو جديد خانواده ميشي و از خيال به واقعيت ميرسي خيلي شاد ميشم و يه حس خيلي خوبي دارم .

 وقتي به اينا فكر ميكنم انتظار برام خيلي راحتتره درسته اين انتظار شيرينه ولي از طرفي خيلي سخته ، پس قول بده زودتر با امدنت زندگيمون رو شيرين كني عزيزم .

دلبندم من و ماماني منتظرت هستيم

دوستت دارم 

 بابا مسعود  

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سپیدبرفی می باشد