دیدن پرنا
سلام عشق مامانی
مامانی جونم دیروز رفته بودیم دیدن خاله لیلا و پرنا جونم ماشاءا.. برای خودشخانمی شده ولی مامانی ،همش خواب بود حتی ١ دقیقه هم چشماشو باز نکرد که ما اون چشمای خوشملشو ببینیم خلاصه ما با خاله ها کلی اختلات کردیم و همه خاله ها یواش یواش دارن اماده میشن برای امدن مهمونای خوشملشو .
تازه خاله افسانه بیمارستانه رفته تا دخمله نازشو بیاره خونه . دیروز کلی باهاش صحبت کردم . انشاءا.. به سلامتی با آترینا جونم بیان خونه و ما بریم دیدنشون
خلاصه مامانی جات خیلی خالیههههههههههههههههههههه
دوست دارم عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی